سوره :
البقرة
آیه شماره :
90
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
18
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
61
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
88
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
128
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
104
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
يونس
آیه شماره :
107
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
ابراهيم
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
النحل
آیه شماره :
2
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
17
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
الفرقان
آیه شماره :
58
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
النمل
آیه شماره :
15
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
النمل
آیه شماره :
59
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
القصص
آیه شماره :
82
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
62
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
الروم
آیه شماره :
48
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
سبأ
آیه شماره :
39
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
فاطر
آیه شماره :
28
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
غافر
آیه شماره :
15
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
غافر
آیه شماره :
85
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
الشورى
آیه شماره :
25
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره :
الزخرف
آیه شماره :
15
ریشه کلمه :
عبد
فعل :
عبادت
معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد»
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].