• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
برای مشاهده معانی و تفاسیر هر آیه بر روی متن آیه کلیک نمایید.
سوره : البقرة  آیه شماره : 83
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : البقرة  آیه شماره : 133
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : البقرة  آیه شماره : 172
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : يونس  آیه شماره : 28
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : يونس  آیه شماره : 104
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : يوسف  آیه شماره : 40
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : النحل  آیه شماره : 114
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : الانبياء  آیه شماره : 67
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : الانبياء  آیه شماره : 98
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : الشعراء  آیه شماره : 70
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : الشعراء  آیه شماره : 75
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : الشعراء  آیه شماره : 92
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : العنكبوت  آیه شماره : 17
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : الصافات  آیه شماره : 85
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : الصافات  آیه شماره : 161
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : فصلت  آیه شماره : 37
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : الزخرف  آیه شماره : 26
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ
سوره : الممتحنة  آیه شماره : 4
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].
سوره : الكافرون  آیه شماره : 2
ریشه کلمه : عبد
فعل : عبادت
معنی : عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي «عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد «عباد» و «عبيد» «عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
توضیح : درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است، ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مى‏دارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مى‏داند در زبان مى‏گويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مى‏كند. «عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].