سوره :
البقرة
آیه شماره :
119
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
سبأ
آیه شماره :
28
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
فاطر
آیه شماره :
24
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
فصلت
آیه شماره :
4
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.