سوره :
آل عمران
آیه شماره :
47
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
المائدة
آیه شماره :
18
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
ابراهيم
آیه شماره :
10
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
ابراهيم
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
النحل
آیه شماره :
103
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
الكهف
آیه شماره :
110
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
مريم
آیه شماره :
20
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
الانبياء
آیه شماره :
3
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
المؤمنون
آیه شماره :
24
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
المؤمنون
آیه شماره :
33
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
الشعراء
آیه شماره :
154
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
الشعراء
آیه شماره :
186
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
الروم
آیه شماره :
20
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
يس
آیه شماره :
15
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.
سوره :
فصلت
آیه شماره :
6
ریشه کلمه :
بشر
فعل :
بَشر
معنی :
انسان، آدمي (زن و مرد، مفرد و جمع)
«بشره» ظاهر پوست بدن و ادمه باطن بدن است.
«مباشرت» لمس کردن، تماس بدني داشتن، (کنايه از نزديکي کردن)، رسيدن دو بشره و پوست به هم.
توضیح :
آدمى را نسبت به فضائل و كمالات و استعدادهايش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شكل ظاهريش، بشر مىگويند.
به انسان از آن جهت بشر گفتهاند كه پوستش از ميان مو آشكار و نمودار است، بر خلاف حيوانى كه پشم و مو و كرك، پوست بدنشان را پوشانده است.