سوره :
النور
آیه شماره :
32
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الفرقان
آیه شماره :
40
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الشعراء
آیه شماره :
3
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الزمر
آیه شماره :
47
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
محمد
آیه شماره :
38
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الحجرات
آیه شماره :
11
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الحديد
آیه شماره :
16
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.
سوره :
الممتحنة
آیه شماره :
2
ریشه کلمه :
كون
فعل :
كَوْن
معنی :
بود، هست، واقع شد، بودن، گرديدن، به حالتي درآمدن، تحقق يافتن،
«مکان» جا، محلّ، موقعيت، در برابر، به جايِ
«مكانة» موضع، منزلت، محلّ، موقعيّت، حالت، وضع، قدرت، طاقت
توضیح :
كان در بسيارى از اوصاف خدا معنى ازليّت مىدهد.