سوره :
البقرة
آیه شماره :
3
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
4
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
6
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
88
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
100
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
البقرة
آیه شماره :
121
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
114
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
38
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
46
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
51
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
65
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
155
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النساء
آیه شماره :
162
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المائدة
آیه شماره :
81
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
20
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
54
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
92
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
92
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
99
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
109
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
113
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
125
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
150
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانعام
آیه شماره :
154
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
27
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
52
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
156
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
185
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
188
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
203
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانفال
آیه شماره :
55
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
29
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
44
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
التوبة
آیه شماره :
45
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يونس
آیه شماره :
33
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يونس
آیه شماره :
96
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يونس
آیه شماره :
101
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
هود
آیه شماره :
17
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
هود
آیه شماره :
17
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
هود
آیه شماره :
121
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يوسف
آیه شماره :
37
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يوسف
آیه شماره :
111
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الرعد
آیه شماره :
1
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الحجر
آیه شماره :
13
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النحل
آیه شماره :
22
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النحل
آیه شماره :
60
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النحل
آیه شماره :
64
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النحل
آیه شماره :
72
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النحل
آیه شماره :
79
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النحل
آیه شماره :
104
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النحل
آیه شماره :
105
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
10
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
45
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
مريم
آیه شماره :
39
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانبياء
آیه شماره :
6
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانبياء
آیه شماره :
30
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المؤمنون
آیه شماره :
44
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المؤمنون
آیه شماره :
58
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المؤمنون
آیه شماره :
74
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النور
آیه شماره :
62
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الشعراء
آیه شماره :
201
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النمل
آیه شماره :
4
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النمل
آیه شماره :
86
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
القصص
آیه شماره :
3
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
القصص
آیه شماره :
52
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
24
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
47
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
51
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
العنكبوت
آیه شماره :
67
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الروم
آیه شماره :
37
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
سبأ
آیه شماره :
8
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يس
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
يس
آیه شماره :
10
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الزمر
آیه شماره :
45
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الزمر
آیه شماره :
52
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
غافر
آیه شماره :
7
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
غافر
آیه شماره :
59
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
فصلت
آیه شماره :
44
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الشورى
آیه شماره :
18
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الزخرف
آیه شماره :
88
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الجاثية
آیه شماره :
6
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الطور
آیه شماره :
33
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
النجم
آیه شماره :
27
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المجادلة
آیه شماره :
22
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
المرسلات
آیه شماره :
50
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].
سوره :
الانشقاق
آیه شماره :
20
ریشه کلمه :
امن
فعل :
اَمن
معنی :
ايمنى، آرامش، اطمينان، اعتماد، خاطر جمع بودن،
امين بودن، امانتدار.
تسليم توأم با اطمينان خاطر، گرايش و ايمان آوردن.
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند .
آمِن: خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است.
توضیح :
«امين» به معنى فاعل و مفعول «آمِن مأمون» هر دو آمده است .
اَمن و اَمانة و اَمان د ر اصل به يك معنىاند.
« آمِن»، خاطر جمع، كسى كه در او ايمنى است و يا شهرى كه ايمن است [آل عمران:97]، [بقره:126]
«آمِنة» به معنى امن است، (انفال: 11)
«امانت» را از آن جهت امانت گويند كه شخص امانت گذار از خيانت آنكه امانت پيش اوست مطمئن و امين است.
«امن» اگر خودش قالب متعدّى باشد، به معنى دادن است. مثل [قريش:4]، يعنى آنها را از ترس ايمن گردانيد
«مؤمن» از اسماي حسنى الهي است به معناي ايمنى دهنده است. [حشر:23].
آياتى كه آمَنَ و آمَنوا و ساير مشتقّات آن به معنى ايمان آوردن است، اكثراً با باءِ و گاهى با لام متعدّى شدهاند مثل [بقره:285]، و مثل [عنكبوت:26].