سوره :
النساء
آیه شماره :
45
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .
سوره :
النساء
آیه شماره :
52
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .
سوره :
النساء
آیه شماره :
75
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .
سوره :
النساء
آیه شماره :
89
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .
سوره :
النساء
آیه شماره :
123
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .
سوره :
النساء
آیه شماره :
145
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .
سوره :
النساء
آیه شماره :
173
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .
سوره :
الاسراء
آیه شماره :
75
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .
سوره :
الفرقان
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
17
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
65
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .
سوره :
الفتح
آیه شماره :
22
ریشه کلمه :
نصر
فعل :
نصر
معنی :
يارى، ياري کردن، کمک، حمابت، نجات دادن، رهانيدن، پيروز کردن،
«انتصار» انتقام، ياري کردن
«تناصر» ياري يكديگر
«استنصار» طلب يارى، کمک طلبيدن
«نصير» و «ناصر» يارى كننده
«انصار» ياران، ياوران، پناه دهندگان به مهاجران
«نصاري» پيروان حضرت عيسى
توضیح :
چون با «على» و «من» به مفعول دوم متعدى شود معناى نجات، خلاص كردن و غلبه مىدهد [بقره:250].
نصرانى يكبار بيشتر در قرآن مجيد نيامده است ولى «نصارى» چهارده بار ذكر شده است ناصره شهرى است در منطقه جليل از فلسطين. چون زمان كودكى و طفوليت مسيح «عليهالسلام» سپرى گشته لذا به آن حضرت عيساى ناصرى مىگفتند، در نتيجه پيروان آن حضرت رانصرانى و نصارى گفتند .