تبیان، دستیار زندگی

قطعه ای آتش از جهنم!!

طبق آمار های موجود 27 درصد ازدواج های كشور به طلاق منجر می شود. به عبارت دیگر در ازای هر 4 ازدواج یك طلاق رخ می‌دهد كه نشان دهنده هر طلاق در 2 ساعت، است.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 طلاق ، جدایی، اسلام، تنهایی،

برای مصاحبه برای مرکزی مجبور بودم که به دادگاه خانواده بروم. روز تلخی بود، دادگاه پر از زن و شوهرهای جوان و مسنی بود که برای طلاق و جدایی آمده بودند.

از ظاهرشان کاملاً مشخص بود که الان در چه مرحله ای از جدایی هستن و کدام یک از طرفین خواهان این جدایی است. جلوتر رفتم و شروع به مصاحبه با یکی از آنها کردم:

شما برای چی می خواهید طلاق بگیری؟!

مرد با اون همه ابهتش، چشمانش پر از اشک می شود و می گوید نمی دانم! از خانمم بپرسید. از وقتی که این ماهواره‌ی خراب شده وارد زندگی ما شد، خانم شروع به ایراد گرفتن از من و قیافه و وضع دکوراسیون و زندگیمان و ... کرد و بعد از یه مدتی پاشو تو یه کفش کرد که من دیگه تورو نمی خوام!!

سراغ خانم که می روم می بینم ایشان در حال صحبت با تلفن هستن و از فحوای کلام خانم و صحبت گذشته‌ی آقا انگار بله!! متأسفانه خانم به قول معروف فیلش یاد هندوستان کردن و عاشق یک نفر دیگر شده اند؛ آن هم با دو بچه!! و خیلی راحت هم پا روی مهر مادری اش گذاشته و می گوید: بچه ها هم مال خودت!!! و اصلاً به این فکر نمی کند که این دختر و پسری که به خواست پدر و مادر به این دنیا آمده اند، چه گناهی کرده اند که باید دوران کودکی و نوجوانی و بحران جوانی را بدون پدر و یا مادر طی کنند؟!!!

سراغ یکی دیگر می روم:

خانم شما چی؟

از دست مادر شوهرم، از بس که در زندگی ما دخالت می کند ...

طلاقی مبغوض است که بدون دلیل موجه انجام گرفته باشد، اما اگر کسی برای طلاق دلیل پذیرفته شده ای داشته باشد هرگز منفور نخواهد بود، بلکه طلاق چاره‌ای است برای این گونه موارد

آقا شما؟!!

خانمم خیلی پر توقعه، خواسته هاش از توان من بیشتره و من دیگه تحمل خواسته های زیادشو ندارم، همش دلش می خواد با دوستاش باشه، از زندگی لذت ببره، خوش بگذرونه، یه ذره به فکر من و بچه هام نیست. دیگه دوستش ندارم.

 

خلاصه اینکه آنجا با هر کی صحبت می کردی هر کدام دلیلی برای این جدایی داشته اند؛ فساد اخلاقی، شکستن حریم خانواده، هوی و هوس، تنوع طلبی و زیاده خواهی، اعتیاد، بچه دار نشدن و....که بعضی از آنها را می توان گفت حق است و جز طلاق گویا راه دیگری نمانده بود و بعضی دیگر خیر، جز دلیل هوی و هوس دلیل دیگری نبود.

بدتر از آن این بود که اکثر این زن و شوهر ها بچه داشتند!

با خود گفتم ای کاش ما پدر و مادرها حواسمان باشد که بعد از جدایی به زبان بی زبانی فرزندان را به بیرون خانه و در خیابان ها دعوت می کنیم و به آنها می گوییم که دیگر تو خانواده ای نداری، محل آرامشی برای تو وجود ندارد و آنجاست که اگر حواسمان نباشد فرزندانمان طعمه ی گرگ های خیابانی خواهند شد و آن می شود که امروزه در جامعه شاهد آن هستیم.

بعد از اینکه از دادگاه بیرون آمدم، به دنبال مبحث طلاق در آیات و روایات رفتم تا ببینم اگر طلاق منفور ترین حلال نزد خداوند است، چنانچه پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله فرمود:

هیچ چیز در پیشگاه خدا محبوب تر از خانه ای که به ازدواج، آباد شده باشد نیست و هیچ چیز، در پیشگاه خدا منفورتر از خانه ای که در اسلام، به جدایی (طلاق) ویران شود، نیست. (وسائل الشیعه، ج 16، ص 266 و 267)

چرا خداوند طلاق را حرام نکرده است تا شاید کمتر مردم به آن روی می آوردند!!!

با مطالعه به نتایجی رسیدم که در ادامه عرض خواهم کرد: 

قرارداد زوجیت از جمله قراردادهایى است که باید قابل جدایى باشد، چرا که، گاه عللى پیش مى آید که زندگى مشترک زن و مرد را با هم غیر ممکن، یا طاقت فرسا و مملو از مفاسد مى کند و اگر اصرار داشته باشیم که این قرارداد تا ابد بماند، سرچشمه مشکلات زیادى مى گردد، به همین دلیل اسلام با اصل طلاق موافقت کرده است، و هم اکنون نتیجه ممنوع بودن کامل طلاق را در جوامع مسیحى، ملاحظه مى کنیم که چگونه زنان و مردان زیادى هستند که به حکم قانون تحریف یافته مذهب مسیح (علیه السلام) طلاق را ممنوع مى شمرند و قانوناً همسر یکدیگرند، ولى در عمل جدا از یکدیگر زندگى کرده، و حتى هر کدام براى خود همسرى غیر رسمى انتخاب کرده اند!

بنابراین اصل مسأله طلاق یک ضرورت است، اما ضرورتى که باید به حداقل ممکن تقلیل یابد و تا آنجا که راهى براى ادامه زوجیت است، کسى سراغ آن نرود.

به همین دلیل در روایات اسلامى، شدیداً از طلاق مذمت گردیده و به عنوان مبغوض ترین حلال ها، از آن یاد شده است.

رسول اکرم (صلی الله و علیه و آله) فرمود: «تزوجوا و لا تطلقوا، فان الطلاق یهتز منه العرش»، «ازدواج کنید و طلاق ندهید که طلاق عرش خدا را به لرزه درمى آورد». (وسائل الشیعه، جلد 15 صفحه 268 (حدیث 7))

در نگاهی دیگر باید گفت که خداوند در قرآن جفت آفریده شدن انسان ها را از آیات و نشانه های الهی بر شمرده که موجب آسایش و آرامش او می شود.( روم، 21)

در جایی دیگر خانه و خانواده را محل سکون و آرامش معرفی می کند:

وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُیُوتِكُمْ سَكَنًا: خداوند از خانه های شما محل سکونت و آرامش برایتان قرار داد .(80 روم)

محیط آرام و مانوس خانه، آن را مکانی مورد احترام و عنایت قرار داده است؛ اما چنان چه این محل معبدی برای بندگی و ذکر حق واقع شود، خداوند آن را رفیع و عظیم می گرداند، چنان که خطاب به رسول گرامیش می فرماید:  فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْكَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ (نور/ 36)

آنچه از آیه فوق و تفسیر مرحوم علامه طباطبائی (المیزان) استفاده می شود، این است که اگر خانه از هر پلیدی و لوثی منزه بماند و به ذکر خدا و عبادت او مزین شود، رفعت می یابد و از یک چهار دیواری سرد و بی روح خارج می شود و هر چه صبغه ی الهی و معنویش بیشتر شود، مقامی رفیع تر که مصداق کامل آن کعبه، خانه ی خداوند است. (تفسیرالمیزان، سیدمحمدحسین طباطبائی، ج 15، صص 178 – 17)

در روایات معصومان (علیهم السلام) نیز ازدواج و تشکیل خانواده از اهمیت به سزایی برخوردار است، تا جایی که پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله) می فرماید: هیچ بنائى در اسلام پایه‏گذارى نشده است که در پیشگاه خداوند محبوب‏تر و عزیزتر از امر ازدواج باشد.(صدوق، من‏ لایحضره‏ الفقیه، ج ، ص 383)

البته گفتنی است، طلاقی مبغوض است که بدون دلیل موجه انجام گرفته باشد،(حر عاملی، وسائل‏الشیعة، ج 22، ص 283) اما اگر کسی برای طلاق دلیل پذیرفته شده ای داشته باشد هرگز منفور نخواهد بود، بلکه طلاق چاره ای است برای این گونه موارد.


منابع:

مرتضی مطهری- نظام حقوق زن در اسلام

سایت برهان

پرسمان

اسک دین

 

مطالب مرتبط:

ازدواج و طلاق از دیدگاه اسلام و قوانین

حقوق کودکان در قرآن

«دوستت دارمی» که هرگز فراموش نمی شود!!